سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  کبوتر حرم[67]
 

انا عبدک الضعیف الذلیل الحقیر المسکین المستکین ... سلام؛ *مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک *** چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم* ای خوش آن روز که پرواز کنم تا در دوست*** به هوای سر کویش پرو بالی بزنم* ...اطلاعات بیشتر درباره من: http://www.cloob.com/browse.php?id=661689

    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 13
کل بازدید : 1244928
کل یادداشتها ها : 136

   موسیقی

نوشته شده در تاریخ 86/6/27 ساعت 10:34 ص توسط کبوتر حرم


سلام
خیلی خوش آمدید ،‏ خوب هستید ؟
فرا رسیدن ماه مبارک و پر فضیلت رمضون رو بهتون تبریک می گم و امیدوارم که لحظه لحظه ء اونو قدر بدونیم که به سرعت ساعت ها از اون گذشت و بخوایم یا نخوایم سفره رحمت داره جمع می شه و امیدوارم که من وبقیه دوستان رو هم از دعاتون فراموش نکنید

می گفت: یه دختر کوچولویی بود که همین تازگی ها جشن عبادتشو جشن گرفته بودن
می گفت: ماه رمضون بود و دختر گل با کلی ذوق و شوق می خواست روزه بگیره و موقعی که سحربیدارش کردن و داشت سحری می خورد سر از پا نمی شناخت
می گفت: ولی یکی دو ساعت به افطار که مونده بود خیلی گرسنش شده بود و لحظه شماری می کرد که زودی اذون رو بگن و اون بتونه غذا بخوره
می گفت: اذون که گفتن ، بابا و خواهر بزرگه که رفته بودن مسجد و داداش هم که گفت الان زودی نماز رو می خونم و بعد افطار می کنم و مامان جون هم که گفت: چند دقیقه صبر بدی الان بابا اینا میان و با هم افطار می کنیم
می گفت: هر ثانیه برای دختر گل ما به اندازه چند ساعت طول می کشید
می گفت: دختر ما دیگه دوست نداشت سحر صداش بزن و ...
می گفت: بعضی وقت ها مستحبات ما به دین بقیه بدجوری ضربه می زنه!!
می گفت: خیلی سخته که به دین واقعی عمل کنیم و مثل پیامبر(ص) نماز اول وقت رو برای بازی با چندتا کودک به تاخیر بندازیم و یا برای رسیدن مادر به فرزندش که داره گریه می کنه نمازمونو سریع بخونیم
همین...








طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ