سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  کبوتر حرم[67]
 

انا عبدک الضعیف الذلیل الحقیر المسکین المستکین ... سلام؛ *مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک *** چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم* ای خوش آن روز که پرواز کنم تا در دوست*** به هوای سر کویش پرو بالی بزنم* ...اطلاعات بیشتر درباره من: http://www.cloob.com/browse.php?id=661689

    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 3
کل بازدید : 1244537
کل یادداشتها ها : 136

   موسیقی

نوشته شده در تاریخ 85/12/2 ساعت 2:14 ص توسط کبوتر حرم


سلام

بعضی مواقع اتفاق هایی در زندگی ما انسان ها می افتد که یه جورایی ما را متحول می کند.

یکی از اتفاق هایی که باعث دگرگونی در زندگی من شد جریان زیر است.

من که با قلبم حسش کردم و با تمام وجود به این نکته رسیدم که : توکل به خدا و یاری گرفتن از او برای حل مشکلات می تونه هر کار نشدنی را شدنی کنه.

 

 

داخل راهنمایی که بودم ، من و چندتا از دوستان دیگم که اسممون به مظلومی در  رفته بود و همه ما را بچه مظلوم می شناختن ، یه جورایی بزرگترین باند تقلب مدرسه را راه اندازی کرده بودیم ( برگه عوض می کردیم و از تکثیر خونه سوال بلند می کردیم و کتاب و جزوه توی لباس هامون جاسازی می کردیم و کلی کار دیگه) الحمد الله هم هیچ وقت مچمون گرفته نشد ، تا اینکه سال سوم یه معلم داشتیم که جانباز بود و معلم املاء و انشا ء بود _از ته قلب دوسش دارم _  و اون هم ( فکر می کنم کاملا می دونست که ما اهل تقلب هستیم ) ولی کلی هندونه زیر بقلمون گذاشت و کلی از ما همش تعریف می کرد ( آخه ما همه بچه مظلوم بودیم) و اون قدر هندونه گذاشت که ما گفتیم دیگه به خاطر احترام این معلمه هم که شده ( در اصل واسه اینکه نکنه آبرومون جلوی این معلمه بره ) دیگه تقلب نکنیم تا اینکه یه جریان دیگه هم اضافه شد که بعد از اون به غیر از یه بار در دوره دبیرستان ( که چوبش را هم خوردم و البته توبه کردم ) تا حالا که چندین سال می گذره ، دیگه تقلب نکردم و این جریان باعث شد که یک مقدار  به خودمون بیایم و یکم فکر کنیم .

جریان این بود :

الف: تو نماز می خونی ؟

ب: آره ، معلومه که می خونم

الف: تو نمازت چی می گی ؟

ب: خوب خیلی چیزا ، کدومش منظورته ؟

الف: مگه تو در نماز نمی گی که ایاک نعبد و ایاک نستعین ؟

ب: خوب ، منظور ؟

الف: پس اگه به خدا می گی تنها تو را می پرستم واز تو یاری می جویم...

  خوب ، مگه تقلب کمک از غیر خدا نیست ؟

ب: خوب آره

الف: آخه یعنی خدا کمتر از کنار دستیت و غیره می تونه کمکت کنه ؟

ب: اومممممممممممممممممممممم

ب: نه .... راست می گی ، خدا هزار بار بیشتر هم می تونه کمکم کنه  

و این جور شد که دیگه تقلب نکردم و کلی هم نتیجه اش را دیدم.

 

خلاصه اینکه من گفتیم توکلت علی الله و خیلی از جاها که هیچ کس اصلا فکرش را نمی کرد خدا بداد من رسید.

 

این نوشته را نوشتم که بگم درسته گفتن از تو حرکت و از خدا برکت ( که کاملا هم درسته ) ولی بعضی جاها یه دفعه گیر می کنی ولی اگه به خدا توکل کنی خدا حلش می کنه.

خیلی موارد دارم که براتون بگم که یا تو آپ های بعدی می گم و یا اصلا بی خیال (بستگی به نظر شما داره )

 

امیدوارم که با توکل بر خدا به هر چیزی که صلاح و مصلحت شما در اون هست برسید

موفق باشید

یا علی

خدانگهدار

 








طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ