انا عبدک الضعیف الذلیل الحقیر المسکین المستکین ... سلام؛ *مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک *** چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم* ای خوش آن روز که پرواز کنم تا در دوست*** به هوای سر کویش پرو بالی بزنم* ...اطلاعات بیشتر درباره من: http://www.cloob.com/browse.php?id=661689
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 28
کل بازدید : 1248742
کل یادداشتها ها : 136
به نامت و به یادت یا الله
با سلام و احترام به شما دوست عزیز
و سلامی مخصوص هم به شهید مصطفی چمران
اگه این مطلب کمی طولانی هست ببخشید ولی خواهش می کنم بخونید و حتما نظرتون رو اعلام کنید
لطفا اول از همه یه نگاه به معنی آیه 32 سوره نور بندازید
یه مدته که بحث ازدواج موقت و این حرفا خیلی زیاد شده ولی به نظر من به جای استفاده از ازدواج موقت که حکم چاقو رو داره یعنی هم می شه باهاش عمل کرد و جون یکی رو نجات داد و هم می تونه شکم یکی را پاره کنه و اون رو بکشه ؛ می تونن به سراغ این طرح برن ؛ گرچه مطمئنا بسیاری از خانواده ها مخصوصا خانواده های دختران به هیچ عنوان زیر بار این طرح نمی رن .
( البته ناگفته نمونه که حکم خدا همیشه درسته ولی اشتباهات بشر همیشه دردسر ساز میشه)
و همچنین که طرح زیر رو من برای اونایی می دم که نیاز به ازدواج دارن و برای بر طرف شدن این نیازشون ، می خوان به سراغ ازدواج موقت برن و یا از طریق دوستی با جنس مخالف ، این نیازشون رو بر طرف کنن
یادمه خرداد 83 داخل دانشگاه یزد همایشی بود به نام عشق و دل که سخنران اون حاج آقا نقویان بودن
حاج آقا گفتن که :
آهاااااای کسایی که دارید با دوستی های الکی ، صبر می کنید تا شرایط ازدواجتون فراهم بشه
اگه واقعا پی هوس هستید که هیچی ولی اگه واقعا به هم علاقه دارید من این طرح رو بهتون می دم و حتی حاضرم تا با خانواده هاتون صحبت کنم
و این جور گفتن :
آقا پسر ، شما تا دو سه سال آینده می خوای درس بخونی یا نه ؟
خانم دختر ، شما چطور ؟
شما مگه نمی خواین تا چند سال دیگه و قبل از ازدواج تنها باشید و حسرت بخورید ؟
در این مدت آیا کسی غیر از خانواده هاتون خرجتون رو می ده تا در اینجا ( شهر غریب ) درس بخونید ؟
خوب اگه واقعا می دونید که به سنی رسیدید که نیاز به ازدواج دارید و با مشورت خانواده شخص مورد نظرتون رو پیدا کردید
خوب با هم ازدواج کنید و در این مدت در کنار هم باشید و خرج هر کس رو هم مثل قبل خانواده اش می ده و هر وقت که دستتون توی جیب خودتون رفت ، اون وقت مستقل بشید و برید پی خونه و زندگیتون
( البته به شرطی که واقعا پسر کاری باشه و بعد از درسش بره دنبال کار و نخواد هی دختر خانم رو روی زمین بکشه و هی امروز و فردا کنه ) ...
آره ، اگه این همه رسم و رسوم غلطی که داخل خانواده ها و جامعه رواج داره ، زمین گذاشته بشه ؛ مسئله ازدواج جوون ها هم حل می شه و دیگه نیازی به ازدواج موقت نیست
اولش همش گیر می دادم به دولت که اون باید این کار ها رو انجام بده ولی بعدش که بیشتر فکر کردم ، دیدم که درسته که دولت نقش خیلی مهمی در این طرح داره ولی آخه جامعه از امثال من تشکلیل می شه
اگه منه پسر بگم که آقا من با یه جهیزیه خیلی خیلی ساده راضی هستم و دیگه توقعی ندارم ( ساده ترین و کمترین وسائل برای شروع زندگی )
و اگه دختر خانم بگه من هم با جهیزیه کم راضی هستم و مشکلی ندارم ( به خدا مهریه سنگین باعث تداوم زندگی نمی شه ، چون اگه بخواد از طرف مهریه فشار بیاره و پسره هم نامرد باشه ، می تونه بلایی به سر دختر خانم بیاره که بگه: مهرم حلال جونم آزاد)
وقتی که قبول کنن که ازدواج رو برای خودشون انجام بدن نه برای مردم و حرفاشون ( که حتی اگه با بهترین وضع هم عروسی بگیری مطمئنا اونایی که باید حرف در بیارن ، میارن)
و کاری به این حرف ها نداشته باشی و با یه عروسی ساده و یا با یه ماه عسل و ... دست همسرت رو بگیری و بری پی زندگیت ( مثل پسر شهید کاظمی که تو تلویزیون نشون داد _ توی بهشت زهرا کنار قبر پدر شهیدش )
و حتی اگه عروسی نگیری دیگه اول زندگیت رو با هزار گناهی که توی بیشتر عروسی ها هست شروع نمی کنی ( نه فقط بزن و برقص ، هزارتا اسرافی که می شه و غیره و غیره )
آخه یکی نسیت به فلانی بگه بابا تو آخر پولدار ولی آخه تو که اینجوری عروسی می گیری نمی گی داری توقع جامعه را بالا می بری و پس فردا اونی که نداره باید خجالت بکشه ؟
آخه مگه نمی شه توی یک خونه ساده و اتاق اول زندگی رو شروع کرد تا بعدش کم کم زندگیت ساخته بشه ؟
چرا ازدواج های امروزی انقدر سست هست و آمار طلاق این قدر بالاست ؟
چرا توی خیلی از خانواده ها با وجود پول و امکانات انقدر اختلافه ؟
چرا فقط دم از دوست داشتن حضرت علی (ع) و حضرت زهرا(س) می زنیم و دیگه موقع زندگی کردن از الگوهاشون استفاده نمی کنیم ؟
چرا به خاطر بالا رفتن سن ازدواج ، فساد توی جامعه باید اینجوری باشه ؟
می گید اگه سن ازدواج بیاد پایین آمار طلاق می ره بالا ؟خوب راست میگید !!
اگه ازدواج تو سن پایین باشه و جوونا نخوان از تجربیات دیگرون استفاده کنن خوب معلومه که به طلاق کشیده می شه
اگه فقط پی احساسات و عشق برن خوب معلومه
اگه آمادگی روحی و جسمی برای ازدواج نداشته باشن
و اگه ...
ولی اگه پا روی رسم های غلط بگذارن و چشماشون رو درست باز کنن و از تجربیات و دیگرون هم استفاده کنن مطمئنا دیگه اینجوری نمی شه . ( البته نه اونقدر سن کم باشه که بخوان مامان بازی کنن )
خوب من هم خیلی ها رو دیدم که با وجود اینکه طرف 25 سالش بوده ( ک انهو یه بچه دو ساله ) ولی در عوض کسایی هم دیدم که با وجود اینکه 20-21 سال بیشتر نداشتن ولی اندازه صد تا 25 ساله می فهمیدند .
خوب این بنده خدا گناهش چیه که انقدر زود درکش بالا رفته؟
البته بعضی از جوونا با ازدواج ساده و زندگی کردنی که خودشون زندگی رو با هم بسازن موافقن ولی امان از محبت های بی مورد پدر و مادر ها ...
بعضی ها نظرشون اینه که اول زندگی رو بسازن بعد بخوان بیان کنار هم و ازدواج کنن ؛ خوب این هم نظر محترمی هست
ولی وقت ازدواج شخصیت هر کدوم کاملا شکل گرفته و دیگه خیلی سخته بخواد تغییری در اون به وجود بیاد
ولی بعد از ازدواج، بعضی هاشون زندگی رو دست رنج و مال خودشون می بینن و هر وقت که کوچک ترین مشکل براشون پیش اومد ( به خاطر شکل گیری شخصیت که گفتم ) ،هر کدوم از زن و شوهر زندگیش رو بر می داره و می گن تو رو به خیر و مارو به سلامت .... ( همون جور که آمار طلاق در جامعه نشون می ده ، البته گفتم که بعضی هاشون ) ؛ ولی اگه اون زندگی رو با هم بسازن ( عشق و علاقه و صمیمیتی که داخلش ایجاد می شه ) فکر نمی کنم به همین زودی ها هم نیست و نابود بشه ، چون هر دو طرف سختی هاش رو با هم کشیدن و همدیگه رو در اون سهیم می دونن و همچنین اگه اشکالی در شخصیت شون باشه راحت تر می تونن برطرفش کنن .
آره بعضی پسر ها ( و بعضی دخترها ) می گن من که هنوز درسم تمام نشده و سربازی هم که نرفتم و کار هم که ندارم و خونه و ماشین و ... هم که هیچ ، پس فعلا علی الحساب یه دوست می گیرم و این مدت رو با اون می گذرونم تا ببینم بعد چی می شه
و نمی دونه با این کارش زندگی آیندش رو خراب می کنه و مخصوصا اثرات عاطفی که روی دختر می مونه چقدر در زندگی آینده اون اثر می گذاره و زندگیش رو خراب می کنه باور ندارید خوب از صد و هیجده بپرسید
ولی نه از اون بهتر برید ( گرچه کتاب های روانشناسی دینیمون صد شرف داره به خیلی از کتاب های غربی ولی نمی گم برید و نظر روانشاسان دینی استفاده کنید که بگید ... ) ولی کتاب های محققان و روانشناسان غربی رو یه نگاه بندازید
تو رو خدا برید و زندگی ها رو نگاه کنید
مگه خیلی از قدیم تر ها ( نه اون دور دورا ، همینایی که یکی دو سه نسل قبل ما بودن ) با کمترین امکانات زندگیشون رو شروع نکردن ؟
آخه مگه خدا تو سوره نور آیه 32 نمی گه : بابا من خدا دارم بهتون می گم برید ازدواج کنید و از فقرش نترسید ، من بهتون کمک می کنم
چیه ؟؟؟ نعوذا بالله خدا هم دروغ گو هست ؟ خدا هم یه چی همینجوری گفت و فردا فراموش می کنه ؟
خدا مثل خیلی ها زیر حرفش می زنه؟؟
بابا چرا ما به اندازه یه دکتر و قرص به خدا اعتماد نداریم ؟
آره ؟
وای که نمی دونم
حتما می گید طرف عاشقه ، نه هنوز تو خماری هستم و عاشق نشدم
ولی کلی از بچه های دانشگاه رو می بینم که چه جور دارن آب می شن و جوونیشون الکی داره می گذره
فقط نوشتم که بیاین رسم های غلط جامعه رو کنار بگذاریم و ازدواج ها رو ساده برگذار کنیم
دست در دست هم نهیم به مهر *** میهن که هیچ هر دو جهان خویش را کنیم آباد
خواهش می کنن نظرتون رو بگید ؛ حتی اگه صد در صد مخالف من هستید
با آرزوی موفقیت و پیروزی برای شما دوست عزیز
التماس دعا * یا علی (ع) * خداپست و پناهتون