انا عبدک الضعیف الذلیل الحقیر المسکین المستکین ... سلام؛ *مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک *** چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم* ای خوش آن روز که پرواز کنم تا در دوست*** به هوای سر کویش پرو بالی بزنم* ...اطلاعات بیشتر درباره من: http://www.cloob.com/browse.php?id=661689
بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 13
کل بازدید : 1250510
کل یادداشتها ها : 136
سال تحویل جاتون خالی حسینیه حاج همت توی دوکوهه بودیم – همون جایی که می گن سکوی پرواز پرستوهای عاشق بوده... _ دم دمای سال تحویل که داشت می شد....
تیک تیک تیک و بازم تیک تیک ... و صدای اذان مرحوم مؤذن زاده اردبیلی ... هرکاری می خواستم بکنم که سال تحویل نشه تا کمی بیشتر با خدا تو سال 87 مثلا راز و نیاز کنم و عذر خواهی کنم که خدایا شرمنده هستم.... ثانیه ها امانم ندادن و .... سال تحویل شد... قدم نو رسیده مبارک ؛ نمی دونستم که باید خوشحال باشم یا ناراحت ؟! بالاخره یک سال از عمر گذشته بود و یک سال به مرگ نزدیک تر شده بودم ... لحظه سال تحویل یادم به لحظه دم مرگ افتاد... موقعی که جناب عزرائیل تشریف میارن ... هر کاری می خوای بکنی بکن، هر چی می خوای التماس کن که بابا فقط یه لحظه ... بگذار حداقل یه العفو بگم یا دو تا صلوات بفرستم و کفه ترازو رو سنگین کنم ... اما زهی خیال باطل ... می گن بخور به به بریم ده ده ، که دیگه وقت تموم شده و بقیش تویی و اعمالت ...
تا فرصت هست کاری باید کرد....
سال 87 ... دیدار به قیامت ....
خدا رحمتمون کنه!!!